* سئوال: با سلام خدمت شما ،
جناب دکتر حتما از حادثه تلخی که چندی پیش برای یکی از دختران دانشجوی دانشگاه صنعتی افتاد آگاهید ، من اینجا قصد طرح پرسش ندارم ، فقط میخوام به عنوان یک دانشجو که با هزار امید بعد از چند سال درس خواندن و قبولی در دانشگاه آمده ام تا برای کشورم آینده ساز شوم کمی گلایه و درد دل کنم ،
جناب دکتر قلب دانشجویان شاهرود جریحه دار است ، نه فقط به خاطر اتفاقی که چند روز پیش افتاد ، بلکه به خاطر بی امنیتی و مهم تر از ان بی توجهی که هر روز مکررا باهاش مواجه میشویم ، بی شک شما آگاهید که وجود دانشگاه و دانشجو برای شاهرود چقدر برکت داشته و چقدر رو سطح زندگی و وضع معیشت مردم شاهرود تاثیر گذاشته است ، ما از کسی توقع تشکر نداریم ، ولی به خدا نگاه کردن به دانشجو به دید یک عامل فساد و ضد اخلاقی منصفانه نیست ، ما این نگاه را از وقتی که سوار تاکسی میشیم یا برای خرید به مغازه میریم تا وقت اجاره کردن خونه و حتی در برخورد خود مسئولین دانشگاه حس میکنیم ، خود من گاهی اوقات فکر میکنم حتما گناهی مرتکب شده ام که الان نامم شده دانشجوی غیر بومی ،
و اونچیزی که بیشتر از همه چیز باعث دلزدگی دانشجویان میشه ( حداقل تو دانشگاه صنعتی )
تصور این موضوعه که اشتباه فک میکردیم که حراست دانشگاه نه برای حراست از جان و مال دانشگاه و دانشگاهیان بلکه مانند سازمانی جاسوسی فقط به دنبال به دست آوردن آمار دانشجویان و پرونده سازی برایشان و هر از چند گاهی با دیدن کارت جلو در از دانشجوها ابراز وجود کردن ، و رییس دانشگاه نه مانند پدری که در شهر غریب خانواده تو را به او سپرده اند بلکه انسان بی تفاوتی که اهمیتی به دانشجو و خواسته هاشون قائل نیست که حتی حاضر نیست در جمعی از دانشجو ها که احساس خطر و بی امنی کرده اند و کسی جز او را مامن نیافته اند حاضر شود و حداقل کمی دلداریشان دهد و دانشجو نه کسی که برای تحقیق و پژوهش و رشد جهان و کشورش تلاش میکند و برای این هدف رها کردن شهر و دیار خود را ناچیز میداند بلکه تبعیدی است به جای غریب که به هر نحوی که شده باید چهار سال زندگی اش را در آنجا بگذراند.
از شما خواستار توجه بیشتر به دانشچویان از نظر شخصیتی و روانی و فرهنگ سازی در این رابطه و نظارت و توجه بیشتر به دانشگاه و عوامل آن هستم .
باتشکر فراوان
* پاسخ: با سلام و تحیت.
درد دل شما را به دقت خواندم. اگر چه نام خود را ننوشتید ولی از صیاق کلام شما بر می آید که خانم باشید. بنده با شما موافقم که ما دارای مشکل فرهنگی هستیم و باید بر روی این مولفه مهم و اساسی کار جدی انجام دهیم. بی تردید حضور دانشجویان عزیز در شاهرود نعمت بزرگی برای شهر ماست و از جهات مختلف در توسعه شاهرود نقش موثری داشته است . اما اینکه نقدهایی را به ریاست محترم دانشگاه صنعتی شاهرود و یا حراست وارد کرده اید ، بی تردید نشأت گرفته از دلتنگی شما از این حادثه تلخ است والا جناب آقای دکتر مرادزاده فردی دلسوز هستند. البته بنده قائلم حتماً رئیس دانشگاه با حضور و حمایت خودش از دانشجویان می تواند یک امنیت ذهنی در بین دانشجویان ایجاد نماید. فراموش نمی کنم که سالی که گاز در شاهرود قطع شد و دانشجویان اعتراضاتی را در خصوص امتحانات خود داشتند و از قضا در جلوی دفتر من در شاهرود تجمع کردند، بنده با حضور خود در جمع آنان خواستار آن شدم که عصر هنگام در محیط دانشگاه مسئله را حل کنیم و از آنها خواهش کردم به دانشگاه تشریف ببرند و من هم به دانشگاه خواهم آمد.
به یاد دارم دانشجویان در دانشگاه آزاد تجمع کردند و بنده در جمعشان حاضر شدم. انصافاً دانشجویان در تجمع خود بسیار مودب و هوشمندانه عمل کردند. ریاست محترم دانشگاه آزاد هم در تجمع حضور یافت و مسئله را با تفاهم حل کردیم. اما در دانشگاه صنعتی به دلیل عدم حضور مسئولین محترم دانشگاه، علیرغم تماس های بسیار تلفنی من جهت حضور آنان، مسئله کمی پیچیده شده بود که البته به حمد الهی حل شد. البته در قضاوت در خصوص اینجانب نیز در مورد آن تجمع، مسئولین دانشگاه صنعتی، در آن مقطع خیلی جفا کردند اما من نادیده گرفتم.
این مطلب را از این باب مثال زدم که آن دو جمله آخر شما که این حضورها خیلی می تواند در ذهن دانشجویان و ایجاد امنیت روانی موثر باشد، را تأکید کنم. اما در خصوص این ماجرا شنیدم که ریاست محترم دانشگاه در جمع دانشجویان حضور یافتند و با آنان سخن گفتند که بی تردید قابل قدردانی است.