صفحه اصلی > تمام اخبار > آرشيو اخبار 
اخبار > وضع تحریم ها عليه ايران منجر به ساخت اقتصاد ما شد


نسخه چاپي  ارسال به دوست

وضع تحریم ها عليه ايران منجر به ساخت اقتصاد ما شد
    سفير ايران در روسيه با بيان اينكه آمریکا دیگر هژمونی سابق را ندارد، گفت: وضع تحریم ها عليه ايران منجر به ساخت اقتصاد ما شد.

   

دكتر كاظم جلالي سفير جمهوري اسلامي ايران در فدراسيون روسيه در مصاحبه با شبکه تلویزیونی اوستیا- ایرستان به تحليل مسائل سياسي و اقتصادي و فرهنگي پرداخت.

متن كامل اين مصاحبه را در زير مي خوانيد.
مجری (فئودور سوخارنیکوف، خبرنگار اختصاصی شبکه تلویزیونی اوستیا-ایرستان): آقای سفیر روز بخیر، خیلی ممنونم که برای صحبت کردن با ما وقت گذاشتید. می خواهم مصاحبه امروز را با این پرسش آغاز بکنم: اوضاع در آمریکا، انتخابات. ترامپ که چند سال اخیر رئیس جمهور بود، حالا در رقابت با بایدن چند روز است که نمی توانند تشخیص بدهند که چه کسی پیروز شده است، نمی توانند آراء را بشمارند. و احتمالا همانطور که می دانید بایدن که نماینده جناح تهاجمی بازهای واشنگتن است احتمالا دوباره یک ماجراجویی را در خاورمیانه به راه می اندازد. دیدگاه شما در خصوص این اوضاع چیست؟ جالب است که نظر شما را بشنویم.

سفیر: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم می خواهم به شما و بینندگان شما و همچنین همه اقوام روسیه و بویژه ساکنان عزیز اوستیای شمالی سلام کنم. می خواهم برای آنها تندرستی کامل و سعادتمندی آرزو کنم. در خصوص انتخابات آمریکا، این اراده ملت آمریکا و انتخابات آنها است. اینکه اوضاع به کدام سو حرکت خواهد کرد به وضعیت سیاسی داخلی آمریکا بستگی دارد. این صرفا به آنها بستگی دارد. اما در همین انتخابات البته پیام های زیادی وجود دارد. مشخص است که مردم هر کشوری باید خودشان سعی کنند امنیت خود را تأمین کنند و از امکانات خود استفاده کنند و اختلاف نظرها را به کمک آن سازوکارهایی که خودشان طراحی می کنند حل کنند، امید بستن به بیرون البته درست نیست. تغییرات در میان مقامات و تغییرات در فهرست افراد بانفوذ حکومت البته باعت تغییر رویکردهای آنها نسبت به منطقه می شود. می بینیم که برخی از کشورها در خاورمیانه از پیروزی بایدن خوشحال شدند، پیشتر آنها از پیروزی آقای ترامپ هم خوشحال شدند. تصور می کردند که آقای ترامپ به آنها کمک می کند، اما حالا که آقای ترامپ می رود، البته قدرت آنها متزلزل خواهد شد. یا برخی از آنها می خواستند هدیه تبلیغات انتخاباتی به آقای ترامپ بدهند. از جمله این هدایا می توان به توافقنامه های صلح اشاره کرد که با اسرائیل منعقد شدند. این توافقنامه البته بر مبنای آن عواملی نیستند که در منطقه وجود دارند. آنها برای این هستند که خودپسنی آقای ترامپ را ارضاء کنند. این هدیه به او بود. اما با رفتن رئیس جمهور فعلی البته همه چیز تغییر خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا این را مبنا قرار داد که خود کشورهای خلیج فارس طی یک فرایند مشخص خودشان صلح و امنیت را در منطقه تأمین کنند. بله اختلاف نظرهایی وجود دارند. اما این اختلاف نظرها را می توان از طریق گفتگوی منطقی و عقلانی حل کرد. اینکه انتخابات آمریکا به چه چیزی ختم خواهد شد باید منتظر بمانیم و ما خواهیم دید. فکر می کنم که به زودی مشخص خواهد شد که آمریکایی ها با چه سازوکارهایی مسائل خود را حل خواهند کرد.

مجری: ممنونم آقای سفیر. جمهوری اسلامی ایران مدت طولانی تحت تحریم های شدید خارجی بوده است: آمریکا و غرب. با این حال کشور شما توانسته است مدل اقتصادی منحصربفرد خود را بسازد که می تواند روی سایر کشورهای خاورمیانه تأثیر بگذارد، روی همین عراق. موقعی که ما در عراق بودیم توجه کردیم که شمار زیادی از کالاها از بغداد تا موصل، از موصل تا بصره، این هم شامل ماشین، هم کامیون های کوچک و هم شامل شمار بسیار زیادی از مواد غذایی می شود و آنطور که فهمیدیدم حتی بخشی از برق مصرفی نیز از ایران است. چگونه توانستید این مدل را ایجاد کنید، چگونه توانستید پتانسل منحصر بفرد علمی را ایجاد کنید. تولیدات زیادی انجام می شود، از جمله متخصصان آی تی، متخصصان فناوریهای اطلاعات، تولیدات علمی در حوزه علوم دقیق؟

سفیر: می دانید سوال بسیار دقیق و خوبی است. رویدادهای بسیار مهمی پیش از آنچه که شما درباره آن صحبت کردید به وقوع پیوسته است. اول انقلاب اسلامی سال 1979 است، نتیجه اصلی آن این بود که ما شروع کردیم خود را باور کنیم، یعنی امام خمینی که رهبر انقلاب بود یک جمله به ما یاد داد، این بسیار زیربنایی است، مفهوم آن این است که ما می توانیم، این خیلی مهم است، خیلی مهم است. این مبنای فرهنگ سیاسی ما شد و توسعه آن ادامه یافت، ما فهمیدیم که می توانیم روی پاهای خود بایستیم و می توانیم خودمان مشکلات خودمان را حل کنیم. این اولین رویدادی بود که به وقوع پیوست، مسأله دیگری که من فکر می کنم به ما کمک کرد، خصومتی است که در عرصه بین المللی نسبت به ما ایجاد شد و آن تحریم هایی است که بر علیه ما وضع شدند، وقتی که شما تحت تحریم هستید، در معرض ظلم هستید و درب ها به روی شما بسته می شوند، شما برای زنده ماندن تلاش می کنید، شما به تلاش های خود تکیه می کنید، شما وابسته به هیچ کس نیستید، برای ملت ایران دقیقا همین اتفاق افتاد، ما فهمیدیم که آنچنان که در میان ما مصطلح است، هیچ کس پشت ما را نمی خاراند، جز انگشت خود ما. یعنی اینکه ما خودمان اقتصاد خودمان را مدیریت می کنیم، هیچ کس به ما کمک نخواهد کرد. من برای شما مثالی را که مربوط به اخیر است می آورم. شما احتمالا می دانید که اقتصاد ما بر مبنای نفت بود، ما نفت، گاز، فراورده های نفتی می فروشیم، ضمنا فروش فراورده های نفتی را ما بعد از انقلاب آغاز کردیم، پیش از انقلاب ما فقط نفت می فروختیم. ما با همین پول ها اقتصاد را توسعه دادیم. و در زمان این تحریم های شدید که علیه ما وضع شدند ما چه چیزی شنیدم: ما به شما اجازه نمی دهیم که نفت بفروشید و آنها عملا فروش نفت ما را به صفر رساندند. حالا دو سال است که اقتصاد ما بدون نفت توسعه می یابد. این دقیقا آرزوی ما بود. این همان چیزی بود که اما خمینی به آن تمایل داشت. رهبر معظم ما آیت الله خامنه ای نیز چنین آرزویی داشت. این تمایل رهبران ایران، از جمله امام خمینی بود که نفت را از اقتصاد ما خارج کنند. فروش نفت، فروش سرمایه کشور است. ما نباید سرمایه کشور خود را به صورت خام بفروشیم، و من فکر می کنم به لطف این تحریم ها ما به چنین موفقیتی دست یافتیم. الان حجم صادرات غیر نفتی ایران بسیار بالا است. منظور من هم محصولات کشاورزی است، هم محصولات نفتی و هم محصولات صنعتی، هم دارو و هم تجهیزات پزشکی. حتی ادوات نظامی را صادر می کنیم. ما حتی الان بعد از لغو تحریم تسلیحاتی مطابق با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد، می تواند تسلیحات و ادوات نظامی صادر کنیم. ما همه این چیزها را دقیقا در زمان های سخت فراگرفته ایم، شما می دانید که صدام حسین هشت سال علیه ما جنگید، همه این هشت سال ما تنها بودیم، می توان گفت که همه کشورها، همه کشورهای بزرگ از صدام حسین حمایت کردند، جمهوری اسلامی ایران به تنهایی با آن جنگید، در آن زمان ما مجبور بودیم حتی گلوله کلاشنیکوف را از خارج وارد کنیم، حتی سیم خاردار را وارد می کردیم. جنگ به ما یاد داد که روی پاهای خودمان بایستیم. دقیقا به همین خاطر ما ساخت ادوات نظامی را آغاز کردیم، ما به موفقیت های بزرگی دست یافتیم. ما امروز نیز این کار می کنیم. اما امروز برخی کشورها به ما می گویند چرا شما سلاح تولید می کنید. شما چرا موشک می سازید. همه اینها دقیقا برای دفاع از کشور خودمان است. چراکه ما هشت سال جنگیدیم و هیچ کس به ما کمک نکرد، چرا که ما باید یاد بگیریم که روی پای خود بایستیم. به همین خاطر اقتصاد ما نیز در همین مسیر حرکت کرد. من نمی گویم که در اقتصاد ما نقاط ضعف وجود ندارند، چیزهایی هستند که ما فعلا آنها را می بازیم، اما همانطور که شما اشاره کردید، جنبه های قدرت ما بیشتر از جنبه های ضعف ما است. در هر حوزه ای که علیه ما تحریم وضع کردند ما می توانیم با آن آموزش و توانمندی هایی که خدا را شکر جوانان ما دارند پیشرفت کنیم. مثال می زنم، زمانی رأکتور هسته ای تحقیقاتی تهران که ما با اهداف صلح آمیز ساختیم نیاز به سوخت پیدا کرد و این سوخت نیاز به غنی سازی داشت. البته سوخت برای این رأکتور را به ما نفروختند، امیدوار بودند که از آنجایی که سوخت وجود ندارد، رأکتور به زودی از کار خواهد افتاد. ما از همه کشورها درخواست کردیم که سوخت برای رأکتور تحقیقاتی ما در تهران بفروشید، اما هیچ کس نفروخت. آنوقت کارشناسان جوان ما ظرف چند ماه فناوری غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد را تولید کردند، آنها همچنین یاد گرفتند که میله های سوخت را بسازند. این فناوری بسیار پیچیده ای است. اما ما توانستیم آن را تولید کنیم. به همین خاطر از سوال خوب شما من به این نتیجه می رسم که ما توانسته ایم خودمان را باور کنیم. و وضع همه این تحریم ها و محدودیت ها منجر به آن شد که ما اقتصاد خود را در نهایت ساختیم.

مجری: آقای سفیر من نمی توانم در خصوص موضوع انتخاب بایدن نپرسم. گفتم که به عراق رفتم و پیامدها را دیدم، جنگ سال 1991 و تهاجم سال 2003 احساس می شد، داعش، من موصل بودم، دیدم که چه در آنجا می گذرد، آزاد سازی موصل، ائتلاف کل موصل را بمباران کرد، مردم را به حال خود رها کردند، چهار سال گذشته است و هیچ تغییری در آنجا رخ نداده است. در این رابطه آیا این احساس خطر پدید نمی آید که حالا که دولت کاخ سفید تغییر می کند، فشار به ایران دوباره آغاز شود، یا تلاش برای انجام ... ، به اضافه برخورد نسبتا پیچیده از جانب اسرائیل که دائما حملات خرابکارانه انجام می دهد. فکر نمی کنید که دوباره با تغییر توازن قدرت در واشنگتن، دنیا تغییر کند؟

سفیر: اینکه به ایران فشار خواهند آورد پدیده ای عادی است. ما حتی انتظار دیگری نداریم. ما معتقدیم که آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای وابسته به آمریکا البته سعی خواهند کرد روی ما تأثیر بگذارند. اما من می خواهم موضوع بسیار مهمی را در اینجا بیان کنم. موضوع این است که آمریکا روز به روز ضعیف می شود، آمریکا دیگر آن آمریکایی نیست که ده سال، بیست سال، پنجاه سال و هفتاد سال قبل بود. ما می بینیم که آمریکا هم در بخش اقتصادی و هم در سیاست بین المللی دائما مواضع خود را از دست می دهد. آمریکا دیگر هژمونی سابق را ندارد، از جمله افت اقتصادی آمریکا و علت آن مشخص است. در خود آمریکا این موضوع از همه جهات بررسی می شود که چرا این اتفاق می افتد، اقتصاد آمریکا مرکز روابط بورسی و سرمایه داری شده است. تولید و کل صنعت خارج شده است و از اقتصاد آمریکا فاصله می گیرد. ترامپ این را فهمید، تیم او خیلی خوب این مشکل را فهمید، آنها تمام تلاش خود را کردند تا این مشکل را برطرف کنند، اما من تصور می کنم که ویروس کرونا این فرصت را از آنها گرفت و این مسأله دوباره حاد شد. وقتی که شما به مرکز اوراق یا مرکز بورس تبدیل می شوید، وقتی که شما به مرکز سرمایه کاغذی تبدیل می شوید، این هر لحظه می تواند از هم فروبپاشد، هر لحظه، تصور کنیم، چینی ها زمانی در بازار آمریکا حضور داشتند و سرمایه گذاری زیادی در آنجا کردند، بعدا آنها آن را از آنجا خارج کردند. روسیه نیز همین طور. روسیه نیز سرمایه گذاری عظیمی در اقتصاد آمریکا کرد، اما روسیه نیز آن را از آمریکا خارج کرد. این رویکرد البته به آمریکایی ها آسیب زد، طبیعتا اقتصاد سابق و برتر آن دیگر وجود ندارد، چین جایگاههای برتر را می گیرد، مرکز اقتصادی به شرق منتقل می شود، در زمان همه گیری ویروس کرونا، همانطور که شما هم احتمالا متوجه شدید، تنها کشوری که رشد اقتصادی مثبت، هرچند کوچک، داشت چین بود، جمهوری خلق چین. چینی ها با اطمینان به سمت برتری اقتصادی پیش می روند، تیم ترامپ البته این را فهمید، این در رابطه با اقتصاد، اما در رابطه با سیاست باید بگویم که آمریکایی ها از این نظر بسیار متزلزل شده اند، آنها عملا موازین و مقررات بین المللی رعایت نمی کنند و از آن پیروی نمی کنند. سازمان های بین المللی که با مشارکت مستقیم آمریکایی ها ایجاد شدند، حتی آنها نیز ضعیف می شوند. بخاطر اقدامات آمریکایی ها، حتی شورای امنیت نیز ضعیف می شود. و بالعکس ما کشور قدرتمندی چون روسیه را می بینیم که بالعکس موازین حقوق بین الملل را تقویت می کند و بدین ترتیب جایگاه سازمان های بین المللی را تقویت می کند. می توان به این پروسه نگاه کرد و روسیه و آمریکا را مقایسه کرد، بلافاصله به چشم می آید که آمریکا نفوذ بین المللی خود را کاهش داده است، بالعکس روسیه اعتبار بین المللی خود را ارتقاء داده است. مسأله دیگر حکمرای عقلانی و رهبری عقلانی است. زمانی گفته شد که لیبرال دموکراسی بهترین روش حکومت داری است، می گفتند که کامل ترین مدل حکومتداری لیبرال دموکراسی است، در کجا، در آمریکا. اما حالا طی دو سه دوره ای که در آمریکا انتخابات برگزار می شود شما می بینید که در آنجا نه اخلاق و نه ارزش های انسانی رعایت نمی شوند. آنها خصوصی ترین مسائل زندگی شخصی خود را به صفحه تلویزیون آوردند، بدترین ناسزاها، که من آنها را غیر قابل چاپ می نامم، را بکار بردند. به همین خاطر اگر کسی حتی تا اندازه ای اخلاق و موازین اخلاقی در جهان داشته باشد، ما چنین چیزی را در آمریکا نمی بینیم. به یکدیگر اتهام می زنند، یکدیگر را فریب می دهند، این چه لیبرال دموکراسی است، این چه لیبرال دموکراسی است که بهترین مدل مدیریت کشور است. این پایان تاریخ است. به همین خاطر من می گویم که آمریکایی ها هم از نظر تئوریک و هم در عمل البته که ضعیف شده اند. این دیگر آن آمریکا نیست. حتی در رویدادهای اخیر ما آن را دیدیم. برای مثال در خصوص قطعنامه 2231، روسیه با قاطعیت گفت که قطعنامه باید اجرا شود و چینی ها نیز با قاطعیت اصرار ورزیدند. آمریکایی ها چه پیشنهاد دادند، آنها گفتند که طرح جدیدی در خصوص قطعنامه دارند، تنها دو کشور به این طرح رأی دادند که یکی از این کشورها خود آمریکا بود، انگلیس، فرانسه و همه کشورها با این طرح پیشنهادی آمریکایی ها مخالفت کردند. می بینید که حتی انگلیسی ها که متحدان سنتی آمریکا هستند با آن مخالفت کردند. چرا آنها مخالفت کردند؟ فکر می کنیم بدین خاطر که این اقدامات کوچکترین منطقی ندارند. به همین خاطر ما از تهدیدات آنها واهمه ای نداریم. زیرا امروز کشورهای بزرگ دیگری نیز وجود دارند، مراکز بزرگ اقتصادی دیگری نیز هستند، برای مثال جمهوری خلق چین. کشور بزرگ سیاسی و نظامی چون فدراسیون روسیه و ایرانِ کاملا متفاوت. کشورهای دیگری نیز در عرصه بین المللی وجود دارند که روز به روز مواضع خود را تقویت می کنند. به همین خاطر فکر می کنیم که محور مدیریت بین المللی در شرق پدید خواهد آمد، نه در غرب و بخصوص نه در آمریکا.

مجری: آقای سفیر نمی توانم نپرسم. این سالی که گذشت، با رویداد فاجعه باری که در فرودگاه بغداد افتاد، در فرودگاه بغداد فردی به شهادت رسید که من او را شایسته ترین فرزند ملت خود می دانم. سردار قاسم سلیمانی. سرداری که تلاش و نیروی خود را صرف تثبیت اوضاع در عراق کرد و در جمهوری عربی سوریه در مبارزه با داعش، با افراط گرایی و تروریسم کرد. در نتیجه سفر دوستانه او همراه با رئیس حشد الشعبی در فرودگاه بغداد به شهادت رسید. در این رابطه من می خواستم بپرسم، او کارهای زیادی انجام داد برای حفظ ثبات در سوریه، کشور شما برای حفظ ثبات در منطقه کار می کند. چه کارهای دیپلماتیک، نظامی، تجاری در حال انجام است. زیرا ایران یکی از معدود کشورهایی است که از بشار اسد در این وضعیت دشوار حمایت کرد. وقتی که او عملا در مقابل مابقی دنیا به تنهایی رو در رو شد و این گزینه وجود داشت که کشور او در مسیر لیبی حرکت کند. سه دولت، جنگ داخلی، رواج تروریسم. بخصوص که الان وضعیت دشواری در شمال سوریه در ادلب ایجاد می شود. دیدگاه شما در خصوص این وضعیت چیست؟

سفیر: می دانید من می خواستم یاد سردار شهید قاسم سلیمانی را پاس بدارم. به زودی سالگرد شهادت او فرا می رسد. این یکی از بزرگترین جنایت هایی بود که دولت آمریکا مرتکب آن شد و خود شخص آقای ترامپ مرتکب آن شد. شهادت او بزرگ ترین جنایت است. اولا سلیمانی شخصیت بزرگ نظامی و رسمی کشور بود، کشوری که عضو سازمان ملل متحد است، حمله به سردار ما و ترور او البته که در تضاد با همه موازین و قوانین بین المللی بود. این جنایت بود. آمریکایی ها و بخصوص آقای ترامپ وقیحانه مرتکب این اعمال جنایت آمیز شدند. سردار سلیمانی، شاید بتوان اینطور توصیف کرد که یک شخصیت ضد تروریسم بود، او علیه تروریست ها جنگید، او اقدامات بسیار مؤثری در عراق و سوریه برای مبارزه با تروریسم انجام داد. شهادت او نشان داد که دولت آمریکا، ترامپ و گروههای تروریستی دست در دست یکدیگر عمل می کنند. دست در دست یکدیگر عمل می کنند. بیایید نگاه کنیم، آقای ترامپ و برخی از کشورها، ائتلاف ضد تروریسم را ایجاد کردند، چه مسأله ای پدید می آید؟ آیا آنها حتی یک روستا را در سوریه توانستند از دست تروریست ها آزاد کنند؟ اصلا، اصلا، آنها به بهانه حمله به تروریستها از طریق هوا به تروریست ها ادوات نظمی و تسلیحات می رساندند. دقیقا به همین روش آنها تروریسم را تقویت کردند. ما می گفتیم که دولت آمریکا و ترامپ دست در دست تروریست ها عمل می کنند، بسیاری آن را باور نمی کردند و می گفتند که نه نه، اینطور نیست، اما وقتی که سردار سلیمانی ترور شد، به صراحت این موضوع را اثبات کرد. آنها کسی را به شهادت رساندند که گام به گام تروریست ها را تعقیب می کرد و آنها را از آنجا بیرون کرد. دقیقا مثل سوریه. به لطف سردار ما تروریست ها ضعیف شدند، قاسم سلیمانی شخصیت استثنایی بود، اگر آمریکایی ها می گویند که صرفا علیه تروریست ها هستند، این فردی است که کارهای زیادی برای مقابله با تروریسم انجام داده است، اما چگونه از او قدردانی کردند، با ترور کردنش از او قدردانی کردند؟ این نشان می دهد که حرف آمریکایی ها با عمل آنها بشدت تفاوت دارد. در خصوص سوریه البته در اینجا جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه اقدامات مشترک خوبی اتخاذ کردند. این مبارزه با تروریست های در خاک جمهوری عربی سوریه است. اگر سردار سلیمانی نبود، اگر اراده جدی برای مبارزه با تروریسم نبود و اگر اراده رهبران ایران و روسیه برای مبارزه با تروریسم در سوریه نبود، البته سوریه امروز سرنوشتی بدتر از لیبی داشت. اگر شما به لیبی نگاه کنید مردم بی گناه میان گروهها متخاصم قرار گرفته اند. در این کشور تا کنون نتوانسته اند یک حکومت یکپارچه و واحد ایجاد کنند. تروریست ها دقیقا از این اختلاف نظرها استفاده می کنند و خود را آزاد حس می کنند. این وضعیت می توانست در سوریه رخ بدهد. ایران و روسیه اجازه ندادند که این اتفاق در سوریه تکرار شود و با تروریسم مقابله کردند. به موازات آن پروسه سیاسی برای تعیین آینده سوریه را به پیش بردند. در این پروسه ما فرمت آستانه را ایجاد کردیم که ترکیه، روسیه و ایران عضو آن هستند. ما تصور می کنیم که این فرمت موفقیت آمیز بوده است. من نمی خواهم بگویم که این فرمت نقاط ضعف نداشته است، اما نقاط قوت به مراتب بیشتر بوده است. و حالا نیز به عنوان کشورهای ضامن روی پروسه سیاسی کار می کنیم. الان مسأله تهیه قانون اساسی سوریه، بازگشت آوارگان به سوریه و همچنین بازسازی سوریه مطرح است. من فکر می کنم ایران و روسیه با همکاری با ترکیه در همه این حوزه ها همکاری می کنند. در خصوص آوارگان نیز ایران و روسیه فعالانه همکاری می کنند. با همکاری روسیه و سوریه و با حمایت ایران در سوریه کنفرانس آوارگان برگزار می شود. در خصوص بازسازی اقتصادی سوریه ایران ایده خود را مطرح کرد و ما با همکاران روسی خود آن را بررسی کردیم و همچنین آن را با دولت سوریه بررسی کردیم و ما امیدواریم که این ایده نیز به نتیجه خود برسد.

مجری: آقای سفیر اگر به همسایه دیگری نگاه کنید در آنجا مناقشه قره باغ جریان دارد. آذربایجان با حمایت ترکیه نسبتا به سرعت سرزمین های زیادی را گرفت. همه اینها باز هم کنار ایران رخ می دهد. آیا این وضعیت مایه نگرانی نیست؟

سفیر: می دانید آن پروسه ای که به ابتکار روسیه طی شد یک نوع سازشکاری برای حل و فصل صلح آمیز مناقشه بود. به نظر می رسد که این یک شروع خوب و مؤثر است. اولا دغدغه اصلی ما بخاطر مناقشه نظامی بین همسایگان ما است. درخواست اول ما این بود که مناقشه خاتمه یابد. مطالبه دوم ما این بود که اختلافات ارضی برطرف شوند و موضوع سوم به تروریست ها ارتباط داشت. برای اینکه از ورود تروریست ها به این منطقه جلوگیری شود. آنها نباید در آنجا جای پای خود را سفت کنند. بر این اساس ما ابتکار خود را تهیه کردیم و به همکاران روسی خود ارائه کردیم. بعدا معاون وزیر خارجه ما به روسیه ، ارمنستان، آذربایجان و ترکیه سفر کرد. با همکاران پیشنهاد ما را بررسی کرد. این ابتکار این بود که هر دو طرف ابتدا اصولی را اعلام می کنند، مورد موافقت قرار می دهند، از آن پیروی می کنند و سپس این اصول به شکل بیانیه در می آیند و اعضای پروسه مذاکرات آن را می پذیرند. در نهایت این بیانیه در اختیار دبیر کل سازمان ملل متحد قرار داده می شود، بعد از آن اختلافات ارضی برطرف می شوند، آتش بس اعلام می شود و نیروهای صلح بان مستقر می شوند. و این پروسه در آن مسیری حرکت می کند که منجر به صلح می شود. آقای پوتین به این پروسه ورود کرد و توانست برخی مسائل را مورد موافقت قرار بدهد، امیدواریم که این توافقات بدست آمده بتواند منجر به صلح پایدار بین این دو کشور شود و منجر به این شود که تروریست ها در این منطقه حضور نداشته باشند. و من تصور می کنم که این سیاست اصولی مشترک جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه دقیقا این است که در این منطقه تروریست ها حضور نداشته باشند.

مجری: بیش از 500 سال است که کشورهای ما، روسیه و ایران با یکدیگر مراوده دارند. در سالهای اخیر همکاری بین اوستیای شمالی و ایران پیوسته توسعه می یابد. این همکاری در سطح دانشگاههای ما، دانشگاه تهران و دانشگاه دولتی اوستیای شمالی به نام «ختاگوروف» است. برنامه های آموزش دایر شده اند، دانشکده تاریخ همکاری می کند، دانشجویان ما برای تحصیل به تهران می روند، آیا ارتباطات بین تهران و ولادی قفقاز توسعه خواهد یافت؟ آیا وقت آن نرسیده که پروازهای منظم بین پایتخت های ما برقرار شوند؟ یا اینکه می توان مرکز روادید در ولادی قفقاز دایر کرد؟ ریشه تاریخی مشترک مناطق ما و ایران را به یکدیگر وصل می کنند. ریشه های فرهنگی، در خصوص همکاری دانشگاههای ایران و ولادی قفقاز خوب است اگر صحبت بفرمایید.

سفیر: یکی از مناطقی که مهم است، قفقاز شمالی و اوستیای شمالی هستند. جمهوری اسلامی ایران پیوسته خواستار همکاری با این مناطق است. همانطور که اشاره کردید ما اشتراکات زیادی داریم. بسیار زیاد. البته باید از این نفع بود. برای نمونه در سال 1894 در اوستیای شمالی ما حتی معاون کنسول داشته ایم. خود سرکنسولگری ما در گرجستان بود و یکی از معاونان او در ولادی قفقاز مستقر بود. این نشان می دهد که ما سابقه بسیار طولانی در مناسبات متقابل داریم. البته این را باید توسعه داد. به نظر من مناسبات را در حوزه های کاملا گوناگون می توان توسعه داد. بخشی از آن فرهنگی است. در سالهای اخیر در این حوزه ما روابط نزدیکی داشته ایم. تبادلات فرهنگی، برنامه های موسیقی، هفته سینما و غیره. همه اینها را باید تقویت کرد. ما باید با یکدیگر حوزه آموزش را هم توسعه بدهیم. دانشگاه دولتی اوستیای شمالی با دانشگاه طباطبایی همکاری می کند و ارتباطات بسیار خوبی دارد. هر سال کارشناسان از ایران برای تدریس زبان فارسی و ادبیات به اوستیای شمالی می آیند. این نقطه اشتراک خوبی است. حتی من می دانم که دانشکده تاریخ دانشگاه دولتی اوستیای شمالی امسال یکصد ساله می شود. همچنین می دانم که در آن مرکز فرهنگی فعالیت دارد که می تواند مرکز خوبی برای همکاری بین دانشگاهها شود. ما می توانیم تبادل دانشجو کنیم که بسیار باعث خرسندی است. خیلی خوب است که رشته مشترک مقطع کارشناسی ارشد با عنوان «ایران در دنیای معاصر» وجود دارد. و من این را به شما تبریک می گویم. من صمیمانه از دانشگاه دولتی اوستیای شمالی، بخصوص دانشکده تاریخ و رئیس آن سپاسگزاری می کنم. او فرد بسیار فعالی است و ارتبطات بسیار خوبی با ایران دارد. ما برای آنها آرزوی موفقیت می کنیم. امسال ما می خواستیم شانزدهمین کمیسیون مشترک ایران و روسیه را در ولادی قفقاز برگزار کنیم. اما متأسفانه همه گیری به شدت مانع شد. ما بسیار خوب برای این مراسم آماده شده بودیم. از جمله در زمینه توافقات بین وزیر سابق انرژی و معاون کنونی نخست وزیر آقای نوواک و وزیر نیرو ما آقای اردکانیان. آنها ضمنا رؤسای کمیسیون مشترک کشورهای ما هستند. متأسفانه بخاطر همه گیری مجبور شدیم نشست را به تعویق بیاندازیم. ما سعی داریم ارتباطات را توسعه و تماس ها را گسترش بدهیم. از همه ظرفیت ها برای همکاری استفاده کنیم. به محض اینکه همه گیری تمام شود و وضعیت اپیدمیولوژیک تمام شود من قصد دارم به اوستیای شمالی سفر کنم، با رئیس اوستیا و اعضای دولت دیدار کنم. اطمینان دارم که حرف برای گفتن خواهیم داشت. بدین ترتیب ما می توان روابط فرهنگی، تجاری، اقتصادی خود را به سطح جدید ارتقاء دهیم. نه تنها بین ایران و اوستیای شمالی، بلکه در کل با مناطق قفقاز شمالی.

مجری: در پایان گفتگوی ما من می خواستم یک سوغات کوچک را به شما هدیه بدهم. آقای سفیر اخیرا در تهران و ولادی قفقاز مجسمه هایی نصب شدند، مجسمه شخصیت ادبیات کلاسیک ایران در اوستیا و مجسمه شخصیت ادبیات کلاسیک اوستیا در ایران. آقای ختاگوروف، امسال 161-مین سالروز تولد او است. به افتخار او دانشگاه دولتی اوستیای شمالی نامگذاری شده است. برای یادبود از طرف شبکه تلویزیونی ما.

سفیر: چقدر خوب در آن به فارسی نوشته شده است.

مجری: بله به فارسی ترجمه کردیم. در این کتاب اشعار ختاگوروف به زبان های روسی و اوستیای است. کتاب دیگر تحقیقات راجع به خود آقای ختاگوروف است. و یک گلدان سرامیکی زیبا برای شما. با اِلِمان های آثار سرامیکی سکاها.

سفیر: ما هم پسته و گز ایرانی و کتاب راجع به ایران را به شما هدیه می دهیم.

مجری: بی صبرانه در اوستیای شمالی منتظر شما هستیم، شما را به ولادی قفقاز دعوت می کنیم. فکر می کنم که برای شما جالب خواهد بود.

سفیر: حتما.

مجری: شما یک منطقه تفریحی در جزیره کیش ایجاد کرده اید و ما چند منطقه تفریحی در اوستیا شمالی ایجاد می کنیم. منطقه تفریح کوهستانی، فکر می کنم که برای شما بسیار جالب خواهد بود. منتظر شما خواهیم بود.

سفیر: خیلی تشکر می کنم.













سه شنبه ٤ آذر ١٣٩٩
نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 






تمامي حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت دكتر كاظم جلالي می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع  بلامانع است.

شماره سامانه پیام کوتاه : 3000880099